this weblog is for all freak people...come on...we can destroy every thing we hate! let's destroy the world |
|||
جمعه 27 مرداد 1391برچسب:, :: 1:3 :: نويسنده : lord.of.hell
تو یه freak guy هستی.دنیات با دنیای بقیه فرق داره.زندگیت با زندگی بقیه فرق داره. دنیای تو چی؟ تو توی چه دنیایی زندگی می کنی؟؟ دنیای من با خانوادست و... دنیای من دنیای داستان هاییه که می نویسم. با کاراکتر های داستانام زندگی می کنم. چه بد چه خوب. اون ها من رو نمیشناسن اما من میشناسمشون. توی این دنیا ( که همه توش زندگی می کنن ) برای من وجود دارن. اون ها هیچ وقت گیر نمیدن...ایراد نمی گیرن... تازه کمکم هم می کنن!!! شاید عجیب باشه اما برای شما ها نه!! شما freak guy هستید و به تابعیت از اون هم اینجا freak world هست!!! دنیای تو چی...دنیای تو چه شکلیه؟؟؟ چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:, :: 20:48 :: نويسنده : lord.of.hell
چرا بقیه حاضر نیستن با freak guy ها کنار بیان؟؟؟ چرا با این افراد رفتار خوبی ندارن؟ چرا اون ها رو احمق فرض می کنن؟ واقعا چرا؟ سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, :: 22:53 :: نويسنده : lord.of.hell
سلام بچه ها. توی مطلب " این منم تو هم خودتو معرفی کن " حتما وجه تفاوت های من رو به عنوان یه freak guy خوندین. حالا اینجا شما وجه تفاوت خودتونو بگین. به هر حال شما هم احتمالا یه Freak guy هستین!!! دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:, :: 22:39 :: نويسنده : lord.of.hell
وقتی میرم بیرون چیزی هست که منو از بقیه متفاوت می کنه . 1. جا کلیدیم ( یه صلیبه که توش چاقوئه و سه تا فشنگ که فندکه ) 2.شالی که سرم می کنم ( به جای گل و از این چرت و پرتا اسکلت روشه) اینا در صورتی هستن که حرف نزنم وگرنه اون هم منو متفاوت از دخترای اطرافم می کنم. چی ظاهر شما رو از بقیه متفاوت می کنه؟ دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:, :: 1:7 :: نويسنده : lord.of.hell
دیروز و امروز یکی به همراه دخترش به جمع افراد نفرت انگیز راه پیدا کرد!! این دو نفر کسایی هستن که میخوام زندگیشونو تبدیل به جهنم کنم...البته اگه فقط یه ساعت پلیس بگه هر غلطی دلتون میخواد بکنید!!! این دو نفر باعث شدن مجبور بشم سه تا گربه رو که واقعا دوست داشتم بدم به بچه های دیده بان تا آزادشون کنن.یه گربه ی ماده با دو تا بچه هاش.جری و لوسی ( بچه هاش) از شیرخواری پیش ما بودن و مامانشون هم دو سال بود که با ما زندگی می کرد...البته توی حیاطمون.تا اینکه این دو فرد نفرت انگیز احمق اومدن گفتن ما بدمون میاد اگه ندین برن ما میندازیمشون بیرون!! من هم از اونجایی که میدونستم واقعا این کار انجام میشه ( چون تجربه ی این کار رو دارن جنایت کار های بدبخت!) مجبور شدم با خانوادم بگیرمشون و بدمشون به دیده بان. خیلی خیلی اینجا جاشون خالیه!! و اگر اون پیرزن و دختر احمقش اینو میخونن , از طرف خودم بهشون میگم: منتظر روزی باشید که زندگیتونو تبدیل به جهنم کنم!!! شما دلتون میخواد زندگی کی رو جهنم کنید؟مطمئنا این احساس برای هر freak guy به دلیل عجیب بودن پیش میاد!!! شنبه 21 مرداد 1391برچسب:, :: 22:47 :: نويسنده : lord.of.hell
خانوادم کاراکتر های داستانام دوستام افراد خاص ( بچه های بی اس بی یا بچه های دیده بان حیوانات و و و... ) اینایی که خوندین افرادی هستن که دوستشون دارم.از بقیه ی آدم ها متنفرم!! چون همیشه چرت و پرت میگن و در کل موجودات بی اهمیتی هستن!! امروز و دیروز هم یک بار دیگه به این نتیجه رسیدم. شما از کی متنفرید؟ شنبه 21 مرداد 1391برچسب:, :: 1:14 :: نويسنده : lord.of.hell
نه چرا واقعا؟؟؟ چرا همه فکر می کنن من باید به دختر لوس بی دست و پای ترسو و عاشق رنگ صورتی و از این چرت و پرتا باشم؟؟ واقعا میخوام بدونم!!! چرا توقع دارن به جای کتاب های تخیلی و ترسناک و اکشن از کتاب های رومانتیک خوشم بیاد؟چرا توقع دارن از فیلم های رومانتیک و فیلم هایی مثل سفید برفی خوشم بیاد؟؟ چرا توقع دارن روی گردنبند و دستبند و ... به جای عکس اسکلت و شمشیر و ...عکس کیتی نفرت انگیز باشه؟؟؟ و هزار تا واقعا چرای دیگه!! " واقعا چرا " ی شما در مورد چیه؟؟؟ پنج شنبه 19 مرداد 1391برچسب:, :: 15:14 :: نويسنده : lord.of.hell
سلام. فکر کنم به هر جای وبلاگ نگاه کنید بفهمید واسه چی این وبلاگ رو ساختم! پس بریم سراغ معرفی! این منم : یه دختر شونزده ساله که روانی حیوونا ، بازی های اکشن ، پلی استیشن 3 - م ، هواپیما ها و خلبانی و ... هستم. همیشه با فامیلم ( جز دو سه نفر ) مشکل دارم . برای اینکه اون ها توقع چیز هایی رو از من دارن که نمی تونم و نمیخوام انجام بدم. من از حرف زدن در مورد مد ، دکتر پوست مو گوش حلق بینی (!) ، زن این و شوهر اون و ...متنفرم! برای همین هر وقت میریم مهمونی و ... یه گوشه میشینم و یا کتاب میخونم ، یا روبیک حل می کنم و یا آهنگ گوش میدم. من همیشه مو هامو کوتاه می کنم چون هم باعث میشه آدم گرمش نشه ، هم باحال تره و هم به آدم یه قیافه ی اسپرت میده. اما در اکثر مواقع فامیل دست به یقه میشن که چرا مو ها تو کوتاه کردی؟ مگه تو پسری؟؟ خب مگه هر کی موهاشو کوتاه کرد پسره؟؟؟؟؟؟ من از پیراهن های زنونه و دامن بدم میاد. توی خونه همیشه تی شرت و شلوار یا شلوارک ( اونم نه گل گلی !! فقط اسپرت ) می پوشم توی مهمونی ها هم ( عروسی و از این چرت و پرتا ) کت شلوار دخترونه (بدون هیچ طرحی ) تنم می کنم.باز هم گیر میدن تو چرا هیچ وقت پیراهن نمی پوشی؟؟؟بیا دامن به این قشنگی تنه اینه ( به یکی از دختر ها که دامن پاشه اشاره می کنن ) . بعد هم یه نگاه به کفشام میندازن میگن خب یه پاشنه بلندی چیزی می پوشیدی ( من از تق تق کفش های پاشنه بلند بدم میاد و چون کف پام صافه نمی تونم کفش هایی که کفشون خیلی انحنا داره بپوشم واسه همین اکثرا کتون پامه ) . من دوست دارم در مورد کنسول های بازی ، گیم های جدید، استریت ریسر ها ، حیوونا ، هواپیما های در دست ساخت و ...حرف بزنم که هیچ کس پیدا نمیشه در این مورد حرفی برای گفتن داشته باشه. خب...حالا تو خودتو معرفی کن.
درباره وبلاگ آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
|||
|